سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکه پیش از آن که از او بخواهند ببخشد، بزرگوارو محبوب است . [امام علی علیه السلام]

دل نوشته های من !



سفرنامه اهواز جمعه 89/11/8 ساعت 2:41 عصر

سلام

خیلی خسته کننده بود !
صبح ساعت 3 بیدار شدم. وفتی که رسیدیم فرودگاه اهواز، ساعت حدود 6:30 بود. تقریباً یک ساعت توی فرودگاه روی صندلی نشسته بودیم و چرت می‌زدیم. نمی‌شد خوابید. نمازخونه هم کوچیک بود و جای خوابیدن نبود. خیلی اذیت شدم. خوابم میومد، ولی نمی‌تونستم درست بخوابم.

دیگه خلاصه نزدیک 8 بود که ماشین گرفتیم و رفتیم طرف نمایندگی. فرودگاه هوا بارونی بود. ولی نمایندگی که رسیدیم دیگه زمین خشک بود !

کارمون اونجا حدود ساعت 12 تموم شده بود. دیگه نذاشتن که ما بریم، خودشون سفارش غذا دادن و ناهار خوردیم. ( من دیگه از هرچی جوجه کباب بدم اومد. خسته شدم از بس توی این ماموریت‌ها جوجه کباب خوردم ! )

فکر کنم حدود 2:30 از نمایندگی ماشین گرفتیم واسه مرکز شهر که توی این وقتی که داریم، بریم بازار و وقت بگذرونیم. چون نه جایی داشتیم، نه کاری داشتیم. بازار هم که تعطیل بود اون موقع. تک و توک بعضی از مغازه‌ها باز بودن.

از ساعت 3 تا 4:15 راه رفتیم. توی بازار و خیابونا و کنار کارون. هوا خیلی باد می‌زد. بارون هم میومد. ولی باد خیلی شدید بود.

دیگه فرودگاه که رفتیم، بارون خیلی شدیدتر شده بود. خیلی الاف شدیم توی فرودگاه. سالن پرواز هم شلوغ شده بود. پرواز ساعت 5:15 و 4:15 هنوز نرفته بود و مسافرا منتظر بودن. فکر می‌کردم که دیگه کنسل میشه پروازا، بخاطر شرایط جوی. یا گفتم اگر کنسل نشه، یه بلایی سرمون میاد !

هیچ خبری هم نمی‌دادن !
دیگه ساعت 6:15 شده بود که دیدم گیت خروجی باز شده و دارن میرن سوار هواپیما بشن. بارون واقعاً شدید بود. ولی نمی‌دونم چرا پروازهای قبلی انجام نشد و پرواز ما انجام شد ! با اینکه هواپیماهای اونا هم توی باند بود و ظاهراً آماده.

خدا رو شکر که مشکل خاصی هم پیش نیومد و سلامت رسیدیم تهران. اینجا هم که هوا بارونی بود. ولی خیلی کمتر از اهواز.

دیگه رسیدم خونه خیلی زیاد خسته بودم. انگاری الافی از کار کردن بیشتر آدم رو خسته می‌کنه.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پ.ن : شروع سفر : چهارشنبه 6 بهمن، پرواز ساعت 5 صبح
پ.ن : پایان سفر : چهارشنبه 6 بهمن، پرواز ساعت 6 عصر



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط: ناشناس